کنار

روزهای زندگی ام گرم میگذرد با تو ،به گرمای لحظه هایی
که تو در آغوشمی

با تو گرم هستم و نمیسوزد عشقمان،
ای خورشید خاموش نشدنی

همچو یک رود که آرام میگذرد،عشق ما نیز آرام میگذرد و تویی سرچشمه زلال این دل

ساعت عشق مان تمام لحظه های زندگیست ،ثانیه هایی
که پراز عطر و بوی عاشقیست

ای جان من ،مهربانی و محبتهایت،وفاداری و عشق این روزهایت،امیدی است برای خوشبختی فردایت

میدانم همیشه همینگونه که هستی خواهی ماند،مثل یک گل به پاکی چشمهایت،به وسعت دنیای بی همتایت

همنفسمی، ای که با تو یک نفس عاشقم

همزبانمی، ای که با تو یک صدا برایت
احساسات عاشقانه ام را میگویم

حرفی نمانده جز سکوت بین من و چشمانت، که در
این سکوت میتوان یک دنیا عشق را خواند

چه با شوق میخوانم چشمانت را و چه عاشقانه گرفته ایم دستهای هم را

تویی که برایم از همه چیز بالاتری و از همه کس عزیزترمیخوانمت تا دلم آرام بماند....

عید

قدر بشناسیم مستان ، آخرین پیمانه را
ساقی امشب می کند تعطیل این میخانه را
گو به مهمانان که مهمانی به پایانش رسید.
خورده یا ناخورده باید ترک کرد این خانه را
به امید قبولی طاعات و عبادات شما دوستان
پیشاپبش عیدتان مبارک

خیانت


امروز قبل از ظهر شیطان را دیدم !

نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت...

گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند...

شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد!

گفتم ،،

به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟

گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها

دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چه نیاز است؟

شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن،

نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرو رود ، وگرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پدر منی.


مراقب


مراقب  افکارت باش که گفتارت می شود

    مراقب گفتارت باش که رفتارت می شود

       مراقب رفتارت باش که عادتت می شود

        مراقب عاداتت باش که شخصیتت می شود

         مرقب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود

امام علی(ع)



هوا


بارون داره هدر میشه بیا با من قدم بزن
دلم داره پر میزنه واسه تو و قدم زدن
وقتی هوا بارونیه دلم برات تنگ میشه باز
نمیدونی تو این هوا چشات چه خوش رنگ میشه باز
بارون هواتو داره رنگ چشاتو داره
قدم زدن تو بارون
با تو چه حالی داره
دلم هواتو داره
بارون هواتو داره رنگ چشاتو داره
قدم زدن تو بارون
باتو چه حالی داره
دلم هواتو داره
نیستی خودت کنارم و صدات همش تو گوشمه
بارونیه قشنگی که هدیه دادی رو دوشمه
بارون حواسش به توئه اونم دلش پر میزنه
بجای من با قطره هاش رو شیشه تون در میزنه
بارون هواتو داره رنگ چشاتو داره
قدم زدن تو بارون
با تو چه حالی داره
دلم هواتو داره
بارون هواتو داره
دلم هواتو داره
بارون هواتو داره