پسری به دختری ریاضی درس میداد...!
او را بوسید و دوباره باز بوسید و گفت به این عمل جمع میگویند!
! ...دختر پسر را بوسید...!
پسر گفت یکی از بوسه های من کم شد به این عمل تفریق میگویند!!!
بعد همدیگر را به اغوش کشیدندو یکدیگر را بوسیدند و گفت :
به این عمل ضرب میگویند..!!!
!...ناگهان پدر دختر امد...!
پسرک را تکه تکه کرد و گفت این عمل را تقسیم میگویند...!
سپس خشتک پسر رابر روی سرش کشید و جوری بر سرش کوبید که
سرش تا کمرش خم شد و گفت این عمل را صورت در مخرج میگویند...!
!...دیدید چقدر ریاضی شیرین است..