همه دریا از آن ما کن ای دوستدلم دریا شد و دادم به دستت مکش دریا به خون پروا کن ای دوستکنار چشمه ای بودیم در خواب تو با جامی ربودی ماه از آبچو نوشیدیم از آن جام گوارا تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب