خاطرات
اینجا....
اینجا مال من است، مال خودم...
اجباری نیست به اینجا بیایی، من به " تنهایی "عادت دارم.
اینجا من می نویسم....
خودم را
لحظه هایم را
عصبانیتم را
دلتنگی هایم را
غرغرهایم را
گله هایی که هیچگاه به زبان آورده نمیشوند ومدام نوشته میشوند،چیزهایی که آزارم میدهد.
توی آشفته ترین لحظات هم مرا ببینی ظاهرم آرام است اما......
اینجا کلمه هایم فریاد است.
اینجا مال من است، هرجوردلم بخواهد مینویسم تا آرام شوم وقتی صداکم می آورم، وقتی دردم میگیردو بغض میکنم.
هرکس دلش گرفت از اینجا برود....
اینجا
اتاق خاطرات ترک خورده ی من است.
اینجا مال من است، مال خودم...
اجباری نیست به اینجا بیایی، من به " تنهایی "عادت دارم.
اینجا من می نویسم....
خودم را
لحظه هایم را
عصبانیتم را
دلتنگی هایم را
غرغرهایم را
گله هایی که هیچگاه به زبان آورده نمیشوند ومدام نوشته میشوند،چیزهایی که آزارم میدهد.
توی آشفته ترین لحظات هم مرا ببینی ظاهرم آرام است اما......
اینجا کلمه هایم فریاد است.
اینجا مال من است، هرجوردلم بخواهد مینویسم تا آرام شوم وقتی صداکم می آورم، وقتی دردم میگیردو بغض میکنم.
هرکس دلش گرفت از اینجا برود....
اینجا
اتاق خاطرات ترک خورده ی من است.
رخصت
هیچوقت ازدوست داشتن انصراف نده.....
حتی اگه کسی بهت دروغ گفت بازم بهش فرصت بده....
عشق روتجربه کن حتی اگه توش شکست بخوری.....
اینوبدون که اگه کسی وارده زندگیت شد وگذاشت ورفت علاوه براین که یه خاطره به جامیزاره میتونه یه تجربه هم به جابزاره.....!!!!!!
حتی اگه کسی بهت دروغ گفت بازم بهش فرصت بده....
عشق روتجربه کن حتی اگه توش شکست بخوری.....
اینوبدون که اگه کسی وارده زندگیت شد وگذاشت ورفت علاوه براین که یه خاطره به جامیزاره میتونه یه تجربه هم به جابزاره.....!!!!!!
سادگی
کنارِ من باش
حتی اگر بهار نیاید
حتی اگر پرنده‌ای نخواند
حتی اگر زمستان طولانی
اگر سرما نفس گیر
حتی اگر روزگارمان پر از شب
پر از تاریکی
باز یکی با نفس هایش
عشق را صدا می‌‌زند
دنیا پر از عطرِ بابونه است خوبِ من !
بیا بودن را اراده کنیم
بیا از سرِ انگشتانِ این احساس آویزان شویم
لبریز و مست
تاب بخوریم
دنیا پر از عطرِ بابونه است..... محبوبِ من !
بیا شگفتی دوست داشتن را
به سینه هامان بسپاریم
بیا ساده باشیم
ساده باشیم و عاشق ......!!
حتی اگر بهار نیاید
حتی اگر پرنده‌ای نخواند
حتی اگر زمستان طولانی
اگر سرما نفس گیر
حتی اگر روزگارمان پر از شب
پر از تاریکی
باز یکی با نفس هایش
عشق را صدا می‌‌زند
دنیا پر از عطرِ بابونه است خوبِ من !
بیا بودن را اراده کنیم
بیا از سرِ انگشتانِ این احساس آویزان شویم
لبریز و مست
تاب بخوریم
دنیا پر از عطرِ بابونه است..... محبوبِ من !
بیا شگفتی دوست داشتن را
به سینه هامان بسپاریم
بیا ساده باشیم
ساده باشیم و عاشق ......!!
راستی
ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ
ﺍﺯ ﺣﺲ ﺧﻮﺏ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻥ
ﺍﺯ ﻃﻌﻢ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺩﻟﺪﺍﺩﮔﯽ
ﺍﺯ ﺗﭙﯿﺪﻥ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻗﻠﺐ
ﺍﺯ ﺗﺒﺴﻢ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﺮ ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﻋﺸﺎﻕ
ﻭﻟﯽ ﻧﮕﺬﺍﺷﺘﻨﺪ !
ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻧﻨﻮﯾﺲ ﺟﺮﻡ ﺍﺳﺖ
ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﯾﯽ !
ﻣﺤﮑﻮﻡ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ...
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻤﻪ ﻋﺸﺎﻕ ﺗﺤﺖ ﺗﻌﻘﯿﺐ ﺍﻧﺪ
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﮔﺮ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻮﯼ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﺳﻮ ﻇﻦ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﺍﮔﺮ ﻗﻠﺒﯽ ﺑﻪ ﻗﺮﻣﺰﯾﻪ ﻋﺸﻖ ﺑﮑﺸﯽ ﺗﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻧﺶ ﻣﯿﮕﺬﺭﺍﻧﻨﺪ
ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻭ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺍﻡ
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪ ... ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﺳﭙﺮﺩ ...
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻟﯿﻠﯽ ﻭ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻮﺷﺖ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﻟﺐ
ﮔﺸﻮﺩ !
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺎﺩﻕ ﺑﻮﺩ ...
ﻭ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﻋﺸﻖ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺷﯿﺮﯾﻦ ِ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ
ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ
ﺍﺯ ﺣﺲ ﺧﻮﺏ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻥ
ﺍﺯ ﻃﻌﻢ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺩﻟﺪﺍﺩﮔﯽ
ﺍﺯ ﺗﭙﯿﺪﻥ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻗﻠﺐ
ﺍﺯ ﺗﺒﺴﻢ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﺮ ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﻋﺸﺎﻕ
ﻭﻟﯽ ﻧﮕﺬﺍﺷﺘﻨﺪ !
ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻧﻨﻮﯾﺲ ﺟﺮﻡ ﺍﺳﺖ
ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﯾﯽ !
ﻣﺤﮑﻮﻡ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ...
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻤﻪ ﻋﺸﺎﻕ ﺗﺤﺖ ﺗﻌﻘﯿﺐ ﺍﻧﺪ
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﮔﺮ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻮﯼ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﺳﻮ ﻇﻦ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﺍﮔﺮ ﻗﻠﺒﯽ ﺑﻪ ﻗﺮﻣﺰﯾﻪ ﻋﺸﻖ ﺑﮑﺸﯽ ﺗﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻧﺶ ﻣﯿﮕﺬﺭﺍﻧﻨﺪ
ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻭ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺍﻡ
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪ ... ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﺳﭙﺮﺩ ...
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻟﯿﻠﯽ ﻭ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻮﺷﺖ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﻟﺐ
ﮔﺸﻮﺩ !
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺎﺩﻕ ﺑﻮﺩ ...
ﻭ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﻋﺸﻖ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺷﯿﺮﯾﻦ ِ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ
ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ
